
استفان مالارمه
1842- 1898، فرانسوی
شاعر سمبولیست فرانسوی، استفان مالارمه در طبقهی متوسط پاریس به دنیا آمد، در ۲۱ سالگی ازدواج کرد و ۳۰ سال به عنوان معلم مدرسه کار کرد. او در حالی که زندگی متعارفش را میگذراند، یک برنامهي هنری افراطی را هم دنبال میکرد و متقاعد شده بود که فقط یک شاعر میتواند جهان را از بیهودگی نجات دهد و «همه چیز در جهان وجود دارد تا به یک کتاب ختم شود». مالارمه ابتدا تحت تأثیر بودلر و پو، یک داستان معمایی نوشت با سبکی شاعرانه، فشرده و از لحاظ نحوی پیچیده که با تصاویری مبهم برای بیان تعقیب شکستخوردهی یک ایدهآلِ همیشه دستنیافتنی همراه بود. او جزو طرفداران مکتب «هنر برای هنر» بود و محفل سهشنبههایش پذیرای روشنفکرهای پاریس بود. خیلی از آثار او بعدها منتشر شد، اما اغلب شعرهای معروفش در دههی ۱۸۶۰ سروده شده است، از جمله مشهورترین شعر او، «بعد از ظهر یک فون»، که مونولوگی طولانی است که تجربیات حسی یک جانور را بازگو میکند. انفجار دیرهنگام خلاقیت او در قطعهی منشور و مهم «يكبار تاس ریختن، هرگز، از میان نميبرد تصادف را» به اوج رسید که از تایپوگرافی و کنار هم قراردادن کلمات برای کشف روابط جدید بین فرم و محتوا استفاده میکرد. این شعر بعدها الگویی شد برای انقلاب در مفاهیم هنری.
آثار کلیدی: «بعد از ظهر یک فون» 1876، «اشعار» ۱۸۸۷، «هر ودیاد» 1896، «یکبار تاس ریختن، هرگز، از میان نمیبرد تصادف را» 1897
دیدگاه خود را بنویسید